«عوام چندان معرفت و دانشی ندارند که به معایب و ضرر هر کار فکر کنند. همین قدر که بهانه به دست آورده و به هیجان آمدند دیگر نه ملاحظه از بازخواست سلطان و نه از قتل وغارت دارند. در آن موقع نه دیگر فریاد عقلا و اعیان و نه نصایح و مواعظ علما و دانشمندان ثمری به حال آنها نمی بخشد [می بخشد] و تسکین آن ها جز به دم شمشیر و قتل هزاران نفر، مشکل است»
خسروی- به نقل از کتاب صدسال داستان نویسی ایران نوشته ی حسن میرعابدینی
اختیار آن جایی است که نه دلیلی برای انجام دادن داری و نه دلیلی برای ندادن پ.ن: با آرامش و بدون کمترین دغدغه ای از آنکه آیا دلیل، منطقی و یا معقول است یا خیر، انتخاب می کنی؛ فقط همین، انتخاب!