کهتر
بلاگِ کِه-نوشت های صاب-بلاگ
71- خونهی مادربزرگه
اون روزا تو بچگی که از دیدن کارتونا اونقد خرکیف میشدیم، هیچوخ فک نمیکردیم یهروزی با صدای موزیکشون اشکمون بیاد..
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی