خانوم هایده میخونه: "هرچه گشتیم درین شهر نبود اهل دلی..."
میگه: "مستیام درد منو دیگه دوا نمیکنه"
آقامون سیاوش میگه: "تو بارون که رفتی.."
آقامون ابی هم ایضا
اینا همهشون فاز غم دارن ولی آدمو آروم میکنن، یه تهامیدی توشون هس.
ولی من نمدونم این خاننده جدیدا فازشون چیه؟ اولا همهشون که رو غمـن ثانیا؛ آدمـو آروم نمیکنه بهگا میده! انگاری نمک بپاشی رو زخم
پ.ن: همهچی آرومه رو برا همین خیلی دوس دارم، کلی امید توشـه.
۹۱۰۵۰۵گ.و.د.ر
میگه: "مستیام درد منو دیگه دوا نمیکنه"
آقامون سیاوش میگه: "تو بارون که رفتی.."
آقامون ابی هم ایضا
اینا همهشون فاز غم دارن ولی آدمو آروم میکنن، یه تهامیدی توشون هس.
ولی من نمدونم این خاننده جدیدا فازشون چیه؟ اولا همهشون که رو غمـن ثانیا؛ آدمـو آروم نمیکنه بهگا میده! انگاری نمک بپاشی رو زخم
پ.ن: همهچی آرومه رو برا همین خیلی دوس دارم، کلی امید توشـه.
۹۱۰۵۰۵گ.و.د.ر