۱۲۵

چقد بازار این دعوای اعدامای اخیر داغ شده٬ تو کوچه و خیابون٬ تو فب٬ تو وبلاگا همه‌جا صحبت‌شه
اما از تراوشات بنده:

اولا این اعدام‌ها دقیقا بر اساس همون قانونی‌ـه که اونقد واسمون مقدس‌ـه گویا و گلومون رو داریم جر می‌دیم که جموری اسلامی زیرپاش نذاره. هرگونه اعتراض به خطا بودن این رای باید به صورت خطا بودن این مواد یا تبصره‌های مرتبط در قانون بیان بشه٬ نه صرفا این مصداق از اعمال قانون. بعد هم:

برای من جالب‌ترین قسمت ماجرا اونجاس طرف اومده (به دروغ یا راست) گفته مامانم مریض بوده فلان‌قد پول لازم داشتم و فولان . بعدم یه سری ملت انگار برادر مظلوم‌شون بی‌گناه کشته شده باشه٬ ول‌کنِ فریاد "وامصیبتا" نیستن.

خدمتتون عارضم که برخی دوستان گویا فکر می‌کنن طرف پاک و معصوم بوده٬ یهویی مادرش مریض شده و اونم شده قمه‌کش. برخلاف تصور اشتباه ما خلاف برای کسی که سابقه‌اش رو نداره در حد غیرممکن سخت‌ـه٬ به ویژه وختی بعد بیس‌سالگی بخواد خلاف کنه.
حتی اگر خوش‌بین باشیم که طرف راست بگه٬ بازهم داستان اینطور میشه که "یه خلاف‌کار مادرش مریض میشه و اون (این‌بار) به خاطر مادرش خلاف می‌کنه" و به این ترتیب مظلوم‌نمایی طرف کان لم یکن خواهد بود.
من از دوستانی که حرف بنده رو قبول ندارن٬‌ خواهش می‌کنم ببینن می‌تونن حتی یه خلاف خیلی خیلی ساده رو انجام بدن یا نه. مثلا امتحان کنین٬ می‌تونین از سوپری سر کوچه‌تون یه پفک بدزدین! دزدی با چاقو پیش‌کش.
فیلم رو اگه باز ببینین طرف طوری رو صورت طعمه‌اش خط می‌ندازه که معلوم‌ـه شدید حرفه‌ایه٬ یه تازه کار اولا نزده در میره٬ ثانیا اگر بزنه٬ می‌زنه تو پهلو یا شکم و می‌کشه.

یه گروهی هم تصور می‌کنن اگه طرف اعدام نشه٬ به عنوان مفیدترین عضو اجتماع (مثل یه بچه‌ی خوب) به آغوش گرم ملت برمی‌گرده. من اعتقاد دارم این نظر ناشی از عارضه‌ی خلاف‌کارندیدگیِ ما باشه.

پ.ن: من به شخصه٬ اعدام رو برای درس عبرت نمی‌دونم. اعدام بیش‌تر جنبه‌ی التیام خاطر مضروبان رو داره و از این جهت بنده (به عنوان مضروب بالقوه‌ی چنین حملاتی) موافق این اعدام‌های اخیر بودم٬ و سرعت عمل‌شون رو در دست‌گیری تحسین می‌کنم. البته در مورد انتخاب پارک هنرمندان کج‌سلیقگی شده.


۹۱۱۱۰۳