معلم: مظفری! گمشو بیرون.
مظفری با طمأنینه پاشد و رفت.
پی او اکبری هم.
پی او بابایی هم.
پی او...
.
.
.
[دوربین از بالا پشتِ سرِ معلم٬ او و نیمکتهای خالی را نشان میدهد. معلمِ مغلوب گیج شده٬ با حالتی مضحک سرش را میخاراند]
۹۱۱۰۲۳گ.و.د.ر
مظفری با طمأنینه پاشد و رفت.
پی او اکبری هم.
پی او بابایی هم.
پی او...
.
.
.
[دوربین از بالا پشتِ سرِ معلم٬ او و نیمکتهای خالی را نشان میدهد. معلمِ مغلوب گیج شده٬ با حالتی مضحک سرش را میخاراند]
۹۱۱۰۲۳گ.و.د.ر