۱۲۷

دردم می‌گیرد که می‌بینم برای بعضی‌ها امریکا شده تندیس درست‌کاری و بتِ خیرخواهی..
نیمه‌ی دوم بهمن‌ماه (اگر اشتباه نکنم 18ام) دور تازه‌ای از تحریم‌ها شروع می‌شود٬ حال آن‌که همین تحریم‌های فعلی هم به اندازه‌ی کافی کمر مردم ایران را شکسته و حکومت نانجیب ایران هم آخ نمی‌گوید و تقریبا بر همان مواضع پیشین پافشاری می‌کند٬ و با وجودی که رئیس‌جمهورش در صحن علنی مجلس از تحریم‌ها گله می‌کند٬ اعتقاد دارد تمام بدبختی‌ها اثر سوءمدیریت است و تحریم‌ها فقط اثر مثبت داشته و فرصت بوده برای ما..

کم‌کم دارد به جنگی قرون وسطایی بدل می‌شود که دو گروه برای اثبات اقتدار خود می‌جنگند و هزینه‌اش همه به دوش گروه دیگری به اسم مردم عادی است. در این جنگ هم ما٬ مردم ایران شده‌ایم گوشت قربانی.
این وسط هم بعضی سنگ دولت امریکا را به سینه می‌زنند که هر بلایی سر ایران بیاورد تقصیرش گردن دولت ایران است٬ چرا که (به‌ حق یا به‌ ناحق) سر خم نکرده برابرشان! و این دولتی که خود را رهبر جنگی جهانی برای ارمغان آوردن رستگاری برای همه‌ی مردم جهان می‌داند٬ کک‌ش هم نمی‌گزد که گروهی از مردم له‌شده‌ در این جنگ زیر گام‌های بی‌رحم جنگاوران آن‌ها مانده‌اند.

شاید این روزها هم بگذرد و فقط و فقط چند واژه در کتاب‌های تاریخ گواه رنج‌های امروزمان باشند. اما فراموش نکنیم٬ هر دو دولت باید در قبال تاریخ (یا اگر در پسِ تمام این پلیدی‌ها ایمانی هم برای‌شان مانده باشد٬ در قبال خدا) پاسخ‌گو باشند. اگر دولت ایران هم‌چون هیتلری که نسل‌کشی کرده٬ دولت امریکا هم دست‌کم هم‌چون ارتشی که روستایی ویتنامی را با خاک یک‌سان کرد.


۹۱۱۱۰۴گ.و.د.ر